دستاورد توافق دریایی لبنان به معنای تعیین مرزها نیست/ مقاومت به آزادسازی همه حقوق لبنان متعهد است

دستاورد توافق دریایی لبنان به معنای تعیین مرزها نیست/ مقاومت به آزادسازی همه حقوق لبنان متعهد است

روزنامه لبنانی در یادداشتی تاکید کرد، توافق دریایی لبنان ورژیم صهیونیستی به معنای تعیین مرزهای بین دو طرف و تسلیم شدن مقاومت نیست، بلکه مقاومت به آزادسازی مابقی حقوق ملت لبنان متعهد است.

به گزارش گروه اقتصاد بین الملل خبرگزاری فارس، رژیم صهیونیستی و لبنان، عصر روز پنج‌شنبه(5 آبان برابر با 27 اکتبر) در پایگاه نیروهای حافظ صلح سازمان ملل مستقر در لبنان (یونیفل) در الناقوره در جنوب لبنان و نزدیک مرز با سرزمین‌های اشغالی، توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی را امضا کردند.

سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان هم شامگاه پنجشنبه این توافق را یک پیروزی بسیار بسیار بزرگ برای دولت، ملت و مقاومت لبنان توصیف کرد و گفت که هر گونه سخن درباره عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی بی‌ پایه و اساس است و سند این توافق در نزد لبنان حاوی امضای اسرايیل نیست و مسيولان لبنانی با دقت عمل کردند تا شبهه سازش پیش نیاید و هیچ تضمین امنیتی برای اسرايیل حاصل نشده است.

طبق نسخه توافقی، میدان گازی «قانا» در اختیار لبنان قرار می‌گیرد، در عوض میدان کاریش هم به طور کامل به رژیم صهیونیستی واگذار خواهد شد.

روزنامه لبنانی البناء در یادداشتی به قلم «عدنان نجیب الدین» با عنوان بررسی جزيیات ترسیم و تقسیم میدان‌های دریایی تاکید کرد که فارغ از توافق حاصل شده فعلی بر سر میادین نفتی در شرق مدیترانه، مقاومت به آزادسازی همه آب‌های سرزمینی لبنان متعهد است.

در این یادداشت آمده است: ممکن است برخی از لبنانی‌ها از نتیجه مذاکرات غیرمستقیم با دشمن اسرايیلی و توافق حاصل شده احساس نومیدی کرده باشند و برخی دیگر هم احساس کنند که پیروزی بزرگی حاصل شده است و باید آن را جشن گرفت.

نویسنده تصریح کرد: این نتیجه‌گیری را عده‌ای به‌عنوان تعیین مرزهای دریایی بین لبنان و دشمن صهیونیستی و برخی دیگر آن را تقسیم حقوق می‌خوانند در حالی که هر دو نام بیانگر حقیقت نیست، زیرا تعیین مرز معمولا بین دو کشور است که یکدیگر را به رسمیت می‌شناسند و هر یک از آنها مشروعیت قانونی دارند.

بنا به تاکید نجیب الدین، در حالی که لبنان یک کشور مستقل با مرزهای شناخته شده بین المللی است، رژیم صهیونیستی، با وجود اینکه از سوی جامعه بین الملل به رسمیت شناخته می‌شود، اما فاقد مشروعیت است، زیرا در سرزمین غصبی، یعنی فلسطین، تاسیس شده است، که مردم آن به زور از آن اخراج شدند.

وی افزود: غصب سرزمین فلسطین چیزی است که در حقوق بین‌الملل جنایتی خوانده می‌شود که توسط استعمار انگلیس و سایر قدرت‌های بین‌المللی رخ داد که از باندهای صهیونیستی حمایت کردند و زمین‌هایی را که مالک آن‌ها نبودند به کسانی واگذار کردند که از کشورهای دیگر آمده بودند و هیچ‌کس جز پیروان دین تحریف شده یهود در میان آنها نبودند.

بر اساس این یادداشت، مشخص است که این رژیم غاصب اسرايیلی هیچ مرز رسمی و نهایی ندارد و تنها کشوری در جهان است که بدون اینکه مرزهایش مشخص باشد در سازمان ملل پذیرفته شده است. از نظر تاریخی مشخص است که سازمان ملل متحد در سال 1947 تاسیس دو کشور را در سرزمین فلسطین یکی عربی و دیگری یهودی تصویب کرد.

مطابق قطعنامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل متحد که به طرح تقسیم فلسطین نیز موسوم است، سرزمین فلسطین به دو کشور عبری و فلسطینی تقسیم می‌شد و 55 درصد اراضی سرزمین فلسطین به اسرايیل تعلق می‌گرفت و مقرر شد شهر بیت‌المقدس به صورت بین‌المللی اداره شود؛ اما صهیونیست ها بعدا تمام فلسطین را اشغال کردند و امروز آمدند تا از لبنان حقوق خود را در کاریش و مناطق دیگر مطالبه کنند و از میدان به اصطلاح قانا در ازای دریافت غرامت از درآمد گاز امتیاز بگیرند.

نویسنده ادامه داد: این رژیم غاصب از چه حقوقی می‌تواند صحبت کند؟ برخی از ما چگونه توافقی را که انجام شد به عنوان اشتراک حقوق توصیف می‌کنیم و آیا اصلا کسی که فلسطین را غصب کرد در این سرزمین حقوقی دارد؟

نجیب الدین گفت: آنچه از مذاکرات تحت مدیریت میانجی آمریکایی بین لبنان و رژیم غاصب صهیونیستی حاصل شد، تعیین مرزهای قانونی لبنان نیست، بلکه چشم پوشی از حقوق ماست که فراتر از خط 29 بر اساس قانون دریا و مطالعات قانونی شمرده می‌شود که توسط ارتش لبنان و شرکت انگلیسی، که به دستور دولت لبنان برای کشف محدوده دریایی این کشور مامور شده بود، انجام شده است.

البناء آورده است: بر این اساس، آنچه رخ داد نه تعیین مرزها و نه تقسیم مشروع و عادلانه حقوق شمرده می‌شود و تجاوز دشمن به مرزها و حقوق ما به قوت خود باقی است.

نویسنده با اشاره به برخی وابستگی‌های دولت‌ها در لبنان به غربی‌ها گفت: اکثر مقامات نظام سیاسی لبنان عادت دارند که در رابطه با حاکمیت تصمیمی نگیرند و موضوعی را حل و فصل نکنند مگر پس از تایید از سوی همان طرف‌هایی که علیه مردم فلسطین توطيه کرده و آن را به نفع صهیونیست‌ها غصب کردند. اینگونه است که نظام‌هایی که توسط قدرت‌های استعماری برای حکومت بر کشورهای ما و ملت مردم ما منصوب شده‌اند، تنها بر اساس معیارهای خاصی با هدف تامین منافع خود کار می‌کنند و ظرفیت‌های ملت‌های ما را در چنبره خود گرفته‌اند.

نویسنده درباره نقش مقاومت لبنان در توافق دریایی در شرایطی که دستاوردهای بزرگی را برای آزادسازی جنوب لبنان و بازگرداندن حاکمیت دولت بر آن با بیرون راندن رژیم اشغالگر اسرايیل را در کارنامه خود دارد، گفت: سید مقاومت تاکید کرد که پشت دولت می‌ایستد تا حقوق خود را به دست آورد، بدون اینکه خطوط ومرزهایی را با رژیم اسرايیل به رسمیت بشناسد و موجودیت آن را قانونی بداند، زیرا این رژیم، رژیم متجاوز و غاصب سرزمینی است که اصلا به آن تعلق ندارد.

نویسنده در پاسخ به برخی سوال‌ها درباره اینکه که اگر مقاومت بر احقاق حقوق لبنان تاکید می‌کند، چرا باید با دشمن نرمش کند و از دستیابی به همه میدان‌های نفت و گاز لبنان دست بکشد؟ گفت: لبنان به واسطه قدرت مقاومت، دشمن را تهدید کرد که اگر حقوق لبنانی‌ها را ندهد وارد جنگ می‌شود و توانست بیشتر از آنچه آمریکایی‌ها به لبنان پیشنهاد می‌دادند یعنی خط هوف که بخش زیادی از حقوق لبنان را به نفع دشمن کسر می‌کرد، برای لبنان به دست آورد.

(خط هوف خطی است که «فردریک هوف»، دیپلمات کهنه کار و افسر سابق ارتش آمریکا در سال 2012 به عنوان نماینده آمریکا و ريیس هیيت میانجیگری آمریکا در پرونده مرزبندی لبنان و رژیم صهیونیستی، ترسیم کرد که به موجب آن لبنان از 860 کیلومتر مساحت دریایی خود محروم می‌شد.)

البناء افزود: درست است که لبنان کل منطقه شمال خط 23 به اضافه میدان قانا را به دست آورد و از همه مهمتر، تحریم‌های آمریکایی برای آمدن شرکت‌های اکتشاف و استخراج گاز از میادین لبنان رفع شده، اما مساحت قانونی آب‌های سرزمینی لبنان که تا جنوب خط 29 امتداد دارد، چه می‌شود؟ موضع مقاومت بعد از این همه اتفاق چیست؟ آیا این درست است که مقاومت حقوق لبنان را نادیده گرفته است؟

* مقاومت تسلیم نشده

نویسنده تاکید کرد: منطق می‌گوید مقاومت شرافتمندانه و فداکاری مانند مقاومت لبنان که در برابر بی عدالتی یا تعدی به حقوق مردمش سکوت نکرد، هرگز مرتکب جرم امتیازدهی به دشمن یا عادی‌سازی یا شبهه عادی‌سازی با آن نشده است. پس چرا مقاومت اتفاقی که افتاد را پذیرفت؟

به باور نجیب الدین، به نظر می‌رسد مقاومت در این زمینه باعث آرامش دولت شده نه اینکه تسلیم شده باشد، زیرا مقاومت هرگز حاضر به تسلیم شدن در برابر دشمن نیست و هیچ حقی را برای آن در منطقه به رسمیت نمی‌شناسد؟

او افزود: مقاومت در چارچوب داده‌های موجود و برنامه‌های ترسیم شده برای لبنان مهم‌ترین اتفاق را برای لبنان محقق کرده است و آن حق استخراج گاز خود و فروش آن است.

نویسنده تاکید کرد: اما مقاومت بین دو گزینه قرار گرفت که تلخ‌ترین آنها عبارت بودند از جنگ داخلی که ممکن بود توسط برخی از قدرت‌های بزرگ حامی رژیم صهیونیستی به‌ویژه آمریکا ساخته و پرداخته شود و لبنانی‌ها و غیر لبنانی‌ها در کوره آن غوطه‌ور می‌شدند، بلایی که آوارگی، خونریزی و ویرانی را به همراه داشت. مشخص است که مقاومت همواره از هرگونه جنگ داخلی که آن را از مبارزه با دشمن منحرف کند و چه بسا از جنگ علیه لبنان که برای ما و دشمن ویرانگر است دوری می‌کند، بخصوص که همه لبنانی‌ها حاضر به پرداخت هزینه آن نیستند و می خواهند مقاومت را تنها مسيول آن بدانند.

وی گزینه دوم روبروی مقاومت را موافقت با تصمیم مقامات لبنانی دانست و گفت: درست است که مقامات لبنانی به بهانه واقع‌گرایی یا در راستای منافع خاص خود، در توافق دریایی مسامحه نشان دادند، بخصوص که همه مستندات و اسناد و نقشه‌های امضا شده را نادیده گرفتند که حق لبنان را در بیش‌تر از آنچه در نتیجه این ترسیم ادعایی مشخش شده ثابت می‌کند، اما دشمن صهیونیستی هیچ گونه مشروعیت قانونی ندارد، زیرا غاصب حقوق مردم ما در لبنان، فلسطین، سوریه و هر سرزمین یا ثروت عربی است.

نویسنده آورده است: در اینجا می توان گفت که این توافق بسیار شبیه به قرارداد آتش بس 1949 است که حقوق لبنان را در سرزمین‌های مجاور فلسطین تضعیف کرد و هفت روستای مرزی را ضمیمه رژیم اشغالگر کرد و باید دیر یا زود آزاد شود. پس در اینجا می پرسیم، بعدا چه اتفاق خواهد افتاد.

نجیب الدین در ادامه این سوال را مطرح کرد: همه ما قبول داریم که حقوق ما بیشتر از آن چیزی است که گرفتیم، اما الان چه چیزی لازم است؟

وی افزود: چه کسانی از آنهایی که پرچم برافراشتند و شعارهای حاکمیتی سر می‌دادند، امروز آماده‌اند تا برای آزادسازی مابقی ثروت دریایی لبنان به پیشروی نظامی پرداخته و ضمن حمایت از مقاومت، از جان، خون و مال خود گذشته و همه رنج‌ها را تحمل کنند یا از جامعه جهانی خواهند خواست که حقوق ما را تامین کند و در این خصوص منتظر تصمیمات بین المللی می‌شوند که نه یک وجب از لبنان و نه جولان را آزاد نکرده و فلسطین را به صاحبان واقعی آن برنگردانده است یا اینکه آنها فقط به مقاومت همان چیزی را خواهند گفت که یهودیان به حضرت موسی گفتند: تو و پروردگارت بروید و با آنان جنگ کنید، ما همینجا نشسته‏ ایم (ایه 25 سوره مايده)

البناء تاکید کرد: در نهایت به یقین می‌گوییم که حقوق ما در کاریش و دیگر مناطق به دست خواهد آمد و فلسطینی‌ها نیز به حقوق خود در تمام سرزمین فلسطین و دریای آن دست خواهند یافت و دشمنان اشغالگر و یارانشان فقط در غصب حقوق ما جز برای مدت کوتاهی هرگز موفق نخواهند شد و آینده به نفع آنها نیست.

در پایان این یادداشت آمده است: آنچه امروز شرایط دیکته کرده است، فردا دیگر نخواهد بود و تغییرات بزرگی به نفع ما در راه است و آن زمان هر کسی که ترس از منافع شخصی داشته باشد، پشیمان می‌شود و مقاومت در لبنان و فلسطین هم این وضعیت را درست خواهد کرد؛ زیرا آزادی کامل سرزمینمان در راه است و رژیم صهیونیستی در منطقه ما جایی ندارد.

پایان پیام/

اخبار مرتبط

آخرین اخبار بورس و اقتصاد