به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دنیای‌اقتصاد، به اعتقاد افرادی که به این موضوع می‌‌‌‌‌پردازند اگر روز شنبه بازار همراه با افت شاخص نبوده و سبزپوش کار خود را شروع کرده است، اثر آن بسته است. البته منتقدان این نگاه، این مساله را مطرح می‌کنند که هنوز هیچ اقدام عملی‌‌‌‌‌ای برای اجرایی‌شدن این بسته صورت نگرفته است، با این حال افرادی که روی این موضوع مانور می‌دهند، به این مساله می‌‌‌‌‌پردازند که بازار سرمایه ایران بازار حرف‌‌‌‌‌شنویی است؛ به این معنا که تماما با اقدامات عملی و اجرایی نمی‌توان روی آن اثرگذاری کرد و حرف و شعار هم روی آن تاثیر گذاشته و می‌‌‌‌‌گذارد.
«می‌‌‌‌‌خواهند با حذف ارز 4200تومانی و زمزمه‌‌‌‌‌های افزایش بنزین، نه دولت سیزدهم را بلکه ابراهیم ريیسی را زیر سوال ببرند و او را مورد هجمه قرار بدهند.» این خلاصه‌‌‌‌‌ای از توییت‌‌‌‌‌های هواداران دولت سیزدهم و شخص ابراهیم ريیسی در روزهای گذشته در دو شبکه‌‌‌‌‌اجتماعی اینستاگرام و توییتر است. نوشته‌‌‌‌‌ها و فتوتیتر‌هایی که در آنها احتمال حذف ارز 4200تومانی، گرانی کالاها بعد از این حذف و همچنین احتمال افزایش قیمت بنزین توطيه دشمنان نظام و مردم خوانده می‌شد.
به اعتقاد افرادی که این پست‌‌‌‌‌ها را منتشر می‌کردند، دشمنان داخلی و خارجی درصدد هستند تا با این اقدامات فشار زیادی به سمت جامعه و قشر مستضعف وارد کنند تا صدای اعتراض آنها را بلند کنند و با استفاده از فضای ملتهب داخلی، به مقاصد خود برسند. برخی از آنها همچنین در نوشته‌‌‌‌‌هایشان به این مساله اشاره می‌کردند که با احتمال حذف ارز 4200تومانی و شایعه افزایش قیمت بنزین در کشور، اعتراض دیگر فقط مختص به یک قشر خاص نیست و تمام اقشار کشور را دربر خواهد گرفت.
آنها این شایعه‌‌‌‌‌ها و سیاست‌ها را حتی اگر اجرایی شود را به گردن سیاست‌های دشمنان نظام و مردم می‌‌‌‌‌انداختند و به این مساله می‌پرداختند که هدف، نه دولت سیزدهم بلکه ابراهیم ريیسی است تا کاریزمای شخصیت او زیر سوال برود و او را مانند دیگر ريیس دولت‌‌‌‌‌های پیشین فردی بی‌عمل و ناکارآمد جلوه بدهند. در همین رابطه یاسر جبرايیلی، ريیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاست‌های کلی نظام در صفحه توییتر خود اعلام کرد که «حذف ارز 4200 و افزایش قیمت بنزین را یک توطيه تمام‌‌‌‌‌عیار علیه آیت‌الله ريیسی می‌‌‌‌‌دانم.
چنانکه فردای فاجعه آبان98 خبری و سخنی از «بچه‌‌‌‌‌های شیکاگو» -که اردیبهشت 98 باتفاق IMF شوک‌‌‌‌‌درمانی را طراحی کردند- نبود، این‌بار نیز چنین خواهد شد و انگشت اتهام به سمت ريیس‌جمهور نشانه خواهد رفت...» روح‌‌‌‌‌الله ایزدخواه هم با بازنشر توییت جبرايیلی در صفحه خود نوشت: «این سناریو مسبوق‌به‌سابقه است. هرگاه احساس اقتدار در مدیریت اجرایی کشور شد، به ريیس‌جمهور چنین آدرسی دادند. هاشمی: سال72، احمدی نژاد: سال 89 و این‌بار در اولین ماه‌‌‌‌‌های رییس‌جمهور.»
اما در جبهه طرفداران دولت سیزدهم هستند افرادی هم که حذف ارز 4200 تومانی را اقدامی شجاعانه و خوب معرفی می‌کنند. یکی از این افراد عبدالله گنجی بود که در صفحه توییتر خود نوشته بود که «پایان‌دادن به ارز فاسدپرور 4200 اقدام شجاعانه و درستی است. پیش‌‌‌‌‌نیاز اجرای آن توضیح برای مردم است که چطور این مبلغ به‌دستشان می‌رسد. خیمه‌زدن دولتمردان در رسانه ملی و واریز مرحله اول مابه‌التفاوت قیمت‌ها قبل از اجرای آن، لازم و ضروری است...» او البته در ادامه توییت خود کنایه‌‌‌‌‌ای هم به ريیس دولت دوازدهم در ماجرای گرانی قیمت بنزین زد که با خنده بیان کرده بود؛ خودش صبح شنبه متوجه این موضوع شده بود.
گنجی نوشته بود: «از صبح جمعه هم اجرا نشود.» و از هشتگ تجربه 98 استفاده کرده بود. محمدرضا میرتاج‌‌‌‌‌الدینی، نماینده مجلس هم که در صفحه توییتر خود درباره ارز 4200تومانی نوشته بود: «در سال‌های اخیر به‌رغم تخصیص ارز 4200 تومانی به کالاهای اساسی، این کالاها با قیمت مناسب به‌دست مردم نرسیده و تنها عده‌‌‌‌‌ای خاص از رانت آن استفاده کرده‌‌‌‌‌اند. به‌رغم پیشنهاد و عزم دولت برای حذف این موضوع، قطعا ارز 4200تومانی برای تهیه دارو و گندم در سال1401 حذف نخواهد شد.»
با این پرسش از سمت جبرايیلی روبه‌رو شد که «یعنی می‌‌‌‌‌فرمايید ارز 4200 گندم و دارو به‌دست مردم می‌رسد و عده‌‌‌‌‌ای خاص از رانت آن استفاده نمی‌کنند؟ بسیار هم عالی. باقی ارز 4200 را هم از همین مسیر غیررانتی گندم و دارو دست مردم برسانیم.» اما این نگاه یعنی نگاه یاسر جبرايیلی، منتقدانی هم داشت. یکی از آنها داود سوری بود که در صفحه توییتر خود نوشت: «دولت خودشان است، خودشان هم اجرا می‌کنند و از الان مقصر آتی را هم مشخص می‌کنند!! جل‌‌‌‌‌الخالق!»
دیگر کاربران هم روی این موضوع نوشته‌‌‌‌‌هایشان را در توییتر منتشر می‌کردند که از حالا هواداران دولت سیزدهم در حال تعیین استراتژی «کی بود کی بود، من نبودم» برای خودشان هستند. به اعتقاد آنها این سیاست سال‌ها در میان مسوولان کشور از گذشته تا به امروز اجرایی شده است که نمونه تازه آن ماجرای افزایش بنزین در آبان‌ماه 98 بود که ريیس دولت دوازدهم در آن زمان بیان کرد که خودش هم صبح شنبه متوجه این موضوع شده است و بی‌تقصیر است و حالا بحث توطيه علیه شخص ريیس دولت در صورت حذف ارز 4200تومانی و افزایش قیمت بنزین و گرانی‌‌‌‌‌ها در کشور، مطرح است. به اعتقاد آنها با این روند همواره سعی شده است که اینطور به مردم القا شود که ريیس دولت نمی‌تواند کاری کند و همیشه دست‌‌‌‌‌‌هایی پشت‌پرده در حال ایفای نقش و اعمال نظراتشان حتی در کابینه دولت هستند.
اما فضای جمع توییتری بورسی‌‌‌‌‌ها و اقتصادی‌‌‌‌‌ها چند وقتی است که به یک نتیجه رسیده است، هرچند که تعداد کمی از اهالی این جمع‌‌‌‌‌ها آن را در توییت‌‌‌‌‌هایشان منتشر می‌کنند؛ در بدنه دولت اختلاف وجود دارد.
